با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Freer

American: ˈfriːər British: ˈfriːə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت عالی:

    freest

معنی‌ها

adjective noun B2
صفت تفضیلی: free (آزادتر)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
adjective noun
آزاد کننده، رهاگر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد freer

  1. adjective Freed from contact or connection
    Synonyms: clearer
  2. adjective Characterized by bounteous giving
    Synonyms: handsomer
  3. adjective Not taken up by scheduled activities
    Synonyms: looser, sparer, readier, jauntier, franker, prompter
  4. adjective Not literal
    Synonyms: looser
    Antonyms: meaner, busier
  5. adjective Not restricted in space; said of things
    Synonyms: clearer, looser
    Antonyms: busier, meaner
  6. adjective Without charge
    Synonyms: looser
    Antonyms: costlier, busier, meaner

ارجاع به لغت freer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «freer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/freer

لغات نزدیک freer

پیشنهاد بهبود معانی