امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Freer

American: ˈfriːər British: ˈfriːə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت عالی:

    freest

معنی‌ها

adjective noun B2
صفت تفضیلی: free (آزادتر)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
adjective noun
آزاد کننده، رهاگر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد freer

  1. adjective Freed from contact or connection
    Synonyms:
    clearer
  1. adjective Characterized by bounteous giving
    Synonyms:
    handsomer
  1. adjective Not taken up by scheduled activities
    Synonyms:
    looser sparer readier jauntier franker prompter
  1. adjective Not literal
    Synonyms:
    looser
    Antonyms:
    meaner busier
  1. adjective Not restricted in space; said of things
    Synonyms:
    clearer looser
    Antonyms:
    busier meaner
  1. adjective Without charge
    Synonyms:
    looser
    Antonyms:
    costlier busier meaner

ارجاع به لغت freer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «freer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/freer

لغات نزدیک freer

پیشنهاد بهبود معانی