امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Prompter

prɑːmptər ˈprɒmptə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    prompters

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
(شخص یا چیز) راهنما، هدایتگر، هدایت‌کننده، جهت‌دهنده، وادارکننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- The software functioned as a prompter, suggesting phrases for the writer.
- نرم‌افزار به‌عنوان راهنما عمل کرد و عباراتی را به نویسنده پیشنهاد داد.
- In the classroom, the teacher acted as a prompter for the students' discussions.
- در کلاس درس، معلم نقش هدایتگر بحث‌های دانش‌آموزان را ایفا کرد.
noun countable
سینما و تئاتر سوفلور، متن‌رسان، سخن‌رسان (شخصی در پشت‌صحنه‌ی نمایش تئاتر که مواردی همچون نوبت اجرا و جملات نمایشنامه را به بازیگران یادآوری می‌کند)
- The prompter's role is crucial during live performances.
- نقش متن‌رسان در اجراهای زنده حیاتی است.
- In the absence of a prompter, the actors struggled to remember their dialogues.
- در غیاب سخن‌رسان، بازیگران در یادآوری دیالوگ‌های خود به مشکل برخوردند.
noun countable
پرامپتر (دستگاهی الکترونیکی که به گوینده یا مجری کمک می‌کند تا متن یا دیالوگ خود را به‌صورت پیوسته و بدون وقفه بخواند)
- The prompter was positioned at the corner of the studio for easy visibility.
- پرامپتر در گوشه‌ی استودیو گذاشته شده بود تا به‌راحتی قابل دیدن باشد.
- The prompter malfunctioned, leaving the TV host in a difficult situation.
- پرامپتر دچار نقص فنی شد و مجری تلویزیونی را در شرایط دشواری قرار داد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد prompter

  1. noun a device that displays words for people to read
    Synonyms:
    TelePrompTer (trademark) autocue theater prompter cue-card playreader
  1. adjective performed with little or no delay
    Synonyms:
    quicker readier timelier
    Antonyms:
    slower later tardier

ارجاع به لغت prompter

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prompter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prompter

لغات نزدیک prompter

پیشنهاد بهبود معانی