فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Freeze-dry

ˈfriːzˈdraɪ ˈfriːzˈdraɪ friːzdraɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • verb - transitive
    (خوراک و دارو و غیره- به‌سرعت منجمد کردن و در حرارت و خلا خشک کردن - این کار موجب می‌شود که دارو یا خوراک مدت درازتری در حرارت معمولی دوام بیاورد) یخ زدن و خشک کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت freeze-dry

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «freeze-dry» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/freeze-dry

لغات نزدیک freeze-dry

پیشنهاد بهبود معانی