مانع کسی شدن، سد راه کسی شدن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Don't get in my way; I'm in a hurry.
مانع من نشو؛ عجله دارم.
She always gets in his way when he's trying to work.
او همیشه وقتی سعی می کند کار کند، مانع او می شود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «get in someone’s way» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/get-in-someones-way