با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Goodman

ˈɡʊdmən ˈɡʊdmən ˈɡʊdmən ˈɡʊdmən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • noun
    بزرگ خانواده، سالار، مهمانخانه‌دار، خرده‌مالک
    • - goodman Brown
    • - آقای براون
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد goodman

  1. noun United States clarinetist who in 1934 formed a big band (including black as well as white musicians) and introduced a kind of jazz known as swing (1909-1986)
    Synonyms: benny goodman, Benjamin David Goodman, King of Swing

ارجاع به لغت goodman

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «goodman» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/goodman

لغات نزدیک goodman

پیشنهاد بهبود معانی