با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Guesthouse

    ˈɡest haʊs ˈɡesthaʊs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    سفر مهمانسرا، خانه شخصی جهت اجاره به مسافرین، مهمان پذیری
    لغات مربوط به سفر در انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - The only good news is that they want to build a new guesthouse next year.
    - تنها خبر خوب این است که آنها می خواهند در سال آینده یک مهمانسرای جدید بسازند.
    - The hotels and guesthouses still treat their visitors like royalty.
    - هتل‌ها و مهمان‌سراها هنوز با مهمانان خود مانند خانواده سلطنتی رفتار می‌کنند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت guesthouse

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «guesthouse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/guesthouse

    لغات نزدیک guesthouse

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی