با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Hairline

ˈherlaɪn ˈheəlaɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun
    سرحد موی سر‌وپیشانی
    • - His hairline is receding.
    • - پیشانی او بلندشده است (موی پیشانی او درحال عقب‌نشینی است).
    • - a hairline crack of the bone
    • - ترک موی مانند (بسیار باریک) استخوان
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت hairline

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hairline» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hairline

لغات نزدیک hairline

پیشنهاد بهبود معانی