با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Hammerhead

ˈhæməhed ˈhæməhed
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    سرچکش، کودن، نوعی ماهی کوسه
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد hammerhead

  1. noun A stupid person; these words are used to express a low opinion of someone's intelligence
    Synonyms: dunce, dunderhead, numskull, blockhead, bonehead, lunkhead, knucklehead, loggerhead, muttonhead, shithead, dumbass
  2. noun Medium-sized live-bearing shark with eyes at either end of a flattened hammer-shaped head; worldwide in warm waters; can be dangerous
    Synonyms: hammerhead-shark

ارجاع به لغت hammerhead

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hammerhead» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hammerhead

لغات نزدیک hammerhead

پیشنهاد بهبود معانی