با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Haptic

ˈhæptɪk ˈhæptɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    روان‌شناسی سلامت روان لامسه‌ای، وابسته به‌ حس لامسه، لمسی
    • - a haptic person
    • - شخص وابسته به‌ حس لامسه
    • - the haptic technology in the new gaming console
    • - تکنولوژی لامسه‌ای در کنسول بازی جدید
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد haptic

  1. Of or relating to or proceeding from the sense of touch
    Synonyms: tactile, tactual

ارجاع به لغت haptic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «haptic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/haptic

لغات نزدیک haptic

پیشنهاد بهبود معانی