آیکن بنر

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف پاییزی «اشتراک هوش مصنوعی»

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف هوش مصنوعی

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

Hard Slog

معنی hard slog | جمله با hard slog

collocation

کار سخت و طاقت فرسا، تلاش زیاد

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Climbing the mountain was a real hard slog.

بالا رفتن از کوه واقعاً کار سخت و طاقت فرسایی بود.

It's been a hard slog to get the project finished on time.

تلاش زیادی برای به موقع تمام کردن پروژه انجام شده است.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت hard slog

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hard slog» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hard-slog

لغات نزدیک hard slog

پیشنهاد بهبود معانی