با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Harlequin

ˈhɑːrləkwɪn ˈhɑːlɪkwɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
هارلکن، رنگی‌پوش (بعدها در اروپا مفهوم دلقک از آن پدید آمد)، دلقک، لوده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The Harlequin brandished his wooden sword in a mock battle.
- رنگی‌پوش شمشیر چوبی‌اش را در نبردی ساختگی به اهتزاز درآورد.
- The Harlequin danced across the stage with agility.
- دلقک در سراسر صحنه با مهارت رقصید.
noun countable
(وسیله‌ای) رنگارنگ
- harlequin lights
- چراغ‌های رنگارنگ
- his harlequin shoes
- کفش‌های رنگارنگ او
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد harlequin

  1. noun
    Synonyms: buffoon, clown, jester

ارجاع به لغت harlequin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «harlequin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/harlequin

لغات نزدیک harlequin

پیشنهاد بهبود معانی