آخرین به‌روزرسانی:
Have A Break
معنی have a break | جمله با have a break
collocation
استراحت کردن، وقفه داشتن
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Let's have a break after this task.
بعد از این کار استراحت کنیم.
I need to have a break; I'm feeling tired.
باید استراحت کنم؛ احساس خستگی می‌کنم.
ارجاع به لغت have a break
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «have a break» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/have-a-break
لغات نزدیک have a break
- - have a big mouth
- - have a bone to pick with someone
- - have a break
- - have a bumpy ride
- - have a care