آخرین به‌روزرسانی:

Have A Bumpy Ride

hæv ə ˈbʌm.pi raɪd hæv ə ˈbʌm.pi raɪd

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom informal C2

دوران سختی را گذراندن، با مشکلات زیاد روبه‌رو شدن، روزگار پردردسری داشتن، روزهای پرفرازو‌نشیب داشتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

He had a bumpy ride during the transition to a new career.

در هنگام تغییر مسیر شغلی، با مشکلات زیادی دست‌وپنجه نرم کرد.

Their relationship has been a bumpy ride from the start.

رابطه‌ی آن‌ها از همان ابتدا روزگار پر دردسری داشته است.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت have a bumpy ride

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «have a bumpy ride» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/have-a-bumpy-ride

لغات نزدیک have a bumpy ride

پیشنهاد بهبود معانی