آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Head A Team

معنی head a team | جمله با head a team

collocation

رئیس/سرپرست یک تیم بودن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

She heads the marketing team.

او رئیس تیم بازاریابی است.

He was chosen to head the new project team.

او برای سرپرستی تیم پروژه جدید انتخاب شد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت head a team

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «head a team» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/head-a-team

لغات نزدیک head a team

پیشنهاد بهبود معانی