Hedgehog

-hɑːɡ / / -hɒːɡ ˈhedʒhɒɡ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    hedgehogs

معنی

noun
خارپشت، ارمجی، جوجه‌تیغی، تخمدان خاردار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hedgehog

  1. noun Relatively large rodents with sharp erectile bristles mingled with the fur
    Synonyms: porcupine
  2. noun Small nocturnal Old World mammal covered with both hair and protective spines
    Synonyms: erinaceus-europaeus, Erinaceus europeaeus

ارجاع به لغت hedgehog

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hedgehog» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hedgehog

لغات نزدیک hedgehog

پیشنهاد بهبود معانی