با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Hf

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • مخفف: (شیمی) نشان هفنیم (hafnium)
  • مخفف: نیم، نصف
  • مخفف: پربسامد
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد hf

  1. 3 to 30 megahertz
    Synonyms: hafnium, high frequency, atomic number 72

ارجاع به لغت hf

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hf» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hf

لغات نزدیک hf

پیشنهاد بهبود معانی