با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Ho

hoʊ həʊ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun interjection
(علامت تعجب و خوشوقتی یا غضب) ها، ای، به، اهوی، های

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- westward ho!
- (کشتی) هشدار - حرکت به غرب !
symbol uncountable
شیمی عنصر شیمیایی (Ho) هولمیم، عنصر هولمیم (نماد شیمیایی عنصر Holmium)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ho

  1. A trivalent metallic element of the rare earth group; occurs together with yttrium; forms highly magnetic compounds
    Synonyms: holmium, atomic number 67

ارجاع به لغت ho

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ho» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ho

لغات نزدیک ho

پیشنهاد بهبود معانی