با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Ho

hoʊ həʊ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • noun interjection
    (علامت تعجب و خوشوقتی یا غضب) ها، ای، به، اهوی، های
    • - westward ho!
    • - (کشتی) هشدار - حرکت به غرب !
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد ho

  1. A trivalent metallic element of the rare earth group; occurs together with yttrium; forms highly magnetic compounds
    Synonyms: holmium, atomic number 67

ارجاع به لغت ho

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ho» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ho

لغات نزدیک ho

پیشنهاد بهبود معانی