معنی holbein به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈholbaɪn ˈholbaɪn

معنی

هانس هولباین (نقاش آلمانی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد holbein

noun German painter and engraver noted for his portraits; he was commissioned by Henry VIII to provide portraits of the English king's prospective brides (1497-1543)

Synonyms: Hans Holbein, Holbein the Younger
noun German painter of religious works (1465-1524)

Synonyms: Hans Holbein, Holbein the Elder

ارجاع به لغت holbein

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «holbein» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/holbein

لغات نزدیک holbein

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel