Horse-and-buggy

    ˈhɔːrsændˈbʌɡi hɔːsəndˈbʌɡi
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    وابسته به دوران اسب و درشکه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - During horse-and-buggy days traveling was slower.
    - در زمان اسب و درشکه مسافرت آهسته‌تر صورت می‌گرفت.
    adjective
    قدیمی، از‌مد‌افتاده، مال عهد عتیق
    - horse-and-buggy thinking
    - اندیشه‌های عهد دقیانوس
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت horse-and-buggy

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «horse-and-buggy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/horse-and-buggy

    لغات نزدیک horse-and-buggy

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند