آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Horseback

ˈhɔːrsbæk ˈhɔːsbæk

معنی horseback | جمله با horseback

noun

بر پشت اسب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

on horseback

سوار بر (پشت) اسب

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد horseback

  1. noun a narrow ridge of hills
    Synonyms:
  1. adverb on the back of a horse
    Synonyms:
    ahorse ahorseback
  1. adjective
    Synonyms:
    mounted equestrian on a horse by horse bareback in-the-saddle

ارجاع به لغت horseback

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «horseback» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/horseback

لغات نزدیک horseback

پیشنهاد بهبود معانی