امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Horseback

ˈhɔːrsbæk ˈhɔːsbæk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
بر پشت اسب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- on horseback
- سوار بر (پشت) اسب
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد horseback

  1. noun A narrow ridge of hills
    Synonyms:
    hogback
  1. adverb On the back of a horse
    Synonyms:
    ahorse ahorseback
  1. adjective
    Synonyms:
    by horse on a horse in-the-saddle bareback equestrian mounted

ارجاع به لغت horseback

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «horseback» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/horseback

لغات نزدیک horseback

پیشنهاد بهبود معانی