فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Hortative

ˈhɔːrtətɪv ˈhɔːtətɪv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    (رسمی) تشویق‌کننده، ترغیب‌کننده
    • - a hortative speech.
    • - سخنرانی ترغیب‌کننده.
    • - My teacher delivered a hortative speech.
    • - معلمم سخنرانی‌ای ترغیب‌کننده داشت.
  • adjective
    (رسمی) اندرز‌آمیز، پند‌آموز، نصیحت‌آمیز
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد hortative

  1. adjective Giving strong encouragement
    Synonyms: exhortative, exhortatory, hortatory

ارجاع به لغت hortative

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hortative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hortative

لغات نزدیک hortative

پیشنهاد بهبود معانی