Icebreaker

ˈaɪsˌbreɪkər ˈaɪsˌbreɪkə
آخرین به‌روزرسانی:
  • noun
    قایق یخ‌شکن، کشتی یخ‌شکن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد icebreaker

  1. noun A ship with a reinforced bow to break up ice and keep channels open for navigation
    Synonyms: iceboat

ارجاع به لغت icebreaker

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «icebreaker» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/icebreaker

لغات نزدیک icebreaker

پیشنهاد بهبود معانی