امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Iceboat

American: ˈaɪsboʊt British: ˈaɪsbəʊt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
قایق یخ‌شکن، قایق مخصوص مسابقه روی یخ، سورتمه یخی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد iceboat

  1. noun A ship with a reinforced bow to break up ice and keep channels open for navigation
    Synonyms:
    icebreaker
  1. noun A sailing vessel with runners and a cross-shaped frame; suitable for traveling over ice
    Synonyms:
    ice-yacht scooter

ارجاع به لغت iceboat

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «iceboat» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/iceboat

لغات نزدیک iceboat

پیشنهاد بهبود معانی