فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Ill-sorted

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

ناسازگار، ناجور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

the ill-sorted mix of ingredients in the recipe

ترکیب ناسازگار مواد اولیه در دستور غذا

the ill-sorted combination of colors

ترکیب ناجور رنگ‌ها

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ill-sorted

  1. adjective not easy to combine harmoniously
    Synonyms:
    incompatible unsuited mismated

ارجاع به لغت ill-sorted

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ill-sorted» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ill-sorted

لغات نزدیک ill-sorted

پیشنهاد بهبود معانی