فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Immediate Cause

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

علت بی‌واسطه، علت فوری، دلیل مستقیم

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The immediate cause of the accident was a brake failure.

علت بی‌واسطه تصادف، نقص ترمز بود.

The immediate cause of death was a heart attack.

علت فوری مرگ، سکته قلبی بود.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت immediate cause

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «immediate cause» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/immediate-cause

لغات نزدیک immediate cause

پیشنهاد بهبود معانی