فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

In A Row

ɪn ə roʊ ɪn ə rəʊ

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation B2

پشت‌سرهم، پی‌درپی، متوالی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The company's sales have been increasing for six quarters in a row.

این رستوران چهار سال متوالی به عنوان بهترین رستوران شهر انتخاب شده است.

I can't believe I've eaten pizza for dinner three nights in a row.

باورم نمی‌شه سه شب پشت‌سرهم شام پیتزا خورده‌ام.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The company's stocks have been on the rise for five consecutive days in a row.

ارزش سهام این شرکت پنج روز پی‌درپی روند صعودی داشته است.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت in a row

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «in a row» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/in-a-row

لغات نزدیک in a row

پیشنهاد بهبود معانی