پشتسرهم، پیدرپی، متوالی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The company's sales have been increasing for six quarters in a row.
این رستوران چهار سال متوالی به عنوان بهترین رستوران شهر انتخاب شده است.
I can't believe I've eaten pizza for dinner three nights in a row.
باورم نمیشه سه شب پشتسرهم شام پیتزا خوردهام.
The company's stocks have been on the rise for five consecutive days in a row.
ارزش سهام این شرکت پنج روز پیدرپی روند صعودی داشته است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «in a row» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/in-a-row