فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

In A Sense

ɪn ə sɛns ɪn ə sɛns

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: in one sense

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom B2

تا اندازه‌ای، به‌ عبارتی، تا حدی، از یک جهت، از یک نظر، از دیدگاهی، یک‌جورایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

In a sense, he was responsible for the project's success.

یک‌جورایی او مسئول موفقیت پروژه بود.

In a sense, we are all connected by our shared experiences.

به‌ عبارتی همه‌ی ما با تجربیات مشترکمان به هم مرتبط هستیم.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت in a sense

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «in a sense» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/in-a-sense

لغات نزدیک in a sense

پیشنهاد بهبود معانی