بهگونهای، بهنوعی، بهطریقی، از جهتی، یکجورهایی، راستش، تا حدی، تا اندازهای
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He's stubborn, but in a way it's his way of showing he cares.
او سرسخت است، اما یکجورهایی این راه او برای نشان دادن اهمیتش است.
She's a rule-breaker, but in a way it's what makes her unique.
او یک قانونشکن است، اما بهنوعی این چیزی است که او را غیرعادی میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «in a way» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/in-a-way