معنی character assassination به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی‌ها

collocation

شخصیت کشی، بدنام سازی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

idiom

هتک آبرو، از بین بردن آبرو و حیثیت کسی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد character assassination

noun attack someone's reputation

Synonyms: ad hominem, blackening, dirty politics, dirty pool, dirty tricks, hatchet job, muckraking, mudslinging, name-calling, personal attack, slanderous attack, smear, smear campaign

ارجاع به لغت character assassination

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «character assassination» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/character-assassination

لغات نزدیک character assassination

- character
- character actor
- character assassination
- character code
- character density

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند