آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Insole

ˈɪnsoʊl ˈɪnsəʊl

توضیحات:

همچنین می‌توان از innersole به‌ جای insole استفاده کرد.

معنی insole

noun

کف، کفی کفش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد insole

  1. noun the inner sole of a shoe or boot where the foot rests
    Synonyms:
    innersole

ارجاع به لغت insole

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «insole» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/insole

لغات نزدیک insole

پیشنهاد بهبود معانی