آخرین به‌روزرسانی:

Intercurrent

ˌɪntərˈkɜːrənt ˌɪntərˈkɜːənt

معنی و نمونه‌جمله

adjective

در میان آینده، مداخله‌کننده، در میان چیزهای دیگر رخ‌دهنده، تداخل‌کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

intercurrent infection

عفونت همایند

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت intercurrent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «intercurrent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/intercurrent

لغات نزدیک intercurrent

پیشنهاد بهبود معانی