آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Intercurrent

ˌɪntərˈkɜːrənt ˌɪntərˈkɜːənt

معنی intercurrent | جمله با intercurrent

adjective

در میان آینده، مداخله‌کننده، در میان چیزهای دیگر رخ‌دهنده، تداخل‌کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

intercurrent infection

عفونت همایند

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت intercurrent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «intercurrent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/intercurrent

لغات نزدیک intercurrent

پیشنهاد بهبود معانی