فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Intraspecific

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • ( intraspecies ) شامل گروه به‌خصوصی، داخل گونه‌ای
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد intraspecific

  1. adjective Arising or occurring within a species; involving the members of one species
    Synonyms: intraspecies
    Antonyms: interspecies

ارجاع به لغت intraspecific

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «intraspecific» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/intraspecific

لغات نزدیک intraspecific

پیشنهاد بهبود معانی