آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۶ مهر ۱۴۰۴

    Intrastate

    American: ˈɪntrəsteɪt British: ˈɪntrəsteɪt

    معنی intrastate

    adjective

    درون ایالتی، درون کشوری

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج intrastate

    معنی intrastate به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «intrastate» در زبان فارسی به «درون‌ایالتی» یا «داخلی ایالتی» ترجمه می‌شود.

    این واژه برای توصیف فعالیت‌ها، قوانین، حمل‌ونقل یا خدماتی به کار می‌رود که محدود به یک ایالت، استان یا بخش داخلی یک کشور هستند و شامل تعامل یا ارتباط با مناطق دیگر نمی‌شوند. «intrastate» برخلاف «interstate» که به فعالیت‌ها یا ارتباطات میان ایالت‌ها اشاره دارد، تمرکز بر محدوده داخلی و محلی دارد.

    در حوزه حمل‌ونقل و لجستیک، «intrastate» برای توصیف سفرها، حمل کالا یا خدماتی استفاده می‌شود که تنها در محدوده یک ایالت یا استان انجام می‌شوند. برای مثال، جمله‌ی “The company specializes in intrastate trucking services” به معنای «این شرکت در ارائه خدمات حمل‌ونقل درون‌ایالتی تخصص دارد» است. این کاربرد نشان می‌دهد که فعالیت‌ها محدود به یک بخش خاص از کشور هستند و نیازی به عبور از مرزهای ایالتی یا بین‌ایالتی نیست.

    در زمینه قانونی و اداری، «intrastate» برای قوانینی به کار می‌رود که تنها در محدوده یک ایالت یا استان اجرایی هستند و شامل مقررات ملی یا بین ایالتی نمی‌شوند. این دسته قوانین معمولاً برای مدیریت محلی، سیاست‌های داخلی و نظارت بر فعالیت‌های محدود طراحی شده‌اند. به عنوان نمونه، “Intrastate commerce is regulated by state law” به معنای «تجارت درون‌استانی توسط قوانین ایالتی تنظیم می‌شود» است.

    از نظر زبان‌شناسی، «intrastate» ترکیبی از پیشوند intra- به معنای «درون» و state به معنای «ایالت» است. این ترکیب معنای «محدود به یک ایالت» را به طور واضح منتقل می‌کند و معمولاً به عنوان صفت قبل از اسم به کار می‌رود، مانند intrastate transportation یا intrastate law.

    «intrastate» فراتر از یک صفت ساده است؛ این واژه ابزار مهمی برای توصیف فعالیت‌ها، قوانین و خدمات محدود به محدوده داخلی یک ایالت یا استان است. استفاده درست از آن در نوشتار و گفتار، به زبان‌آموزان و فعالان حوزه حمل‌ونقل، حقوق و مدیریت کمک می‌کند تا محدودیت‌ها و ویژگی‌های فعالیت‌های محلی را به شکل دقیق، حرفه‌ای و مؤثر بیان کنند.

    ارجاع به لغت intrastate

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «intrastate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/intrastate

    لغات نزدیک intrastate

    • - intraspecies
    • - intraspecific
    • - intrastate
    • - intratelluric
    • - intrauterine
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    would worth wrangle worn word order worship woofer wold wolf with that winner wildly wield wonderful who's وزغ عبرت کایاک عاج کره‌خر کوکائین کیکاووس گرگ‌ومیش انبردست عنبر نهنگ عنبر غر زدن غرغرو غالب مغلوب
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.