بهطور طنزآمیز، از روی شوخی، بهشوخی، بهطور فکاهی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He jokily refers to his paternity leave as a holiday.
او بهشوخی از مرخصی پدر شدن خود بهعنوانِ تعطیلات یاد میکند.
I told the audience my story jokily.
داستانم را بهطور طنزآمیز برای حضار تعریف کردم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «jokily» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/jokily