به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Key Punch

American: ˈkiːˈpəntʃ British: kiːpʌntʃ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • (دستگاهی که با صفحه کلید کنترل می‌شود و کارت‌ها را برای رده‌بندی و غیره به طرح‌های مختلف سوراخ‌سوراخ می‌کند ) منگنه‌ی کلیدی، پژنگ نگار
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت key punch

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «key punch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/key punch

لغات نزدیک key punch

پیشنهاد بهبود معانی