فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Kick Up

معنی‌ها

phrasal verb

بالا بردن

phrasal verb

برانگیختن، تحریک کردن، دامن زدن، برافروختن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
phrasal verb

دردسر درست کردن، مشکل ایجاد کردن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد kick up

  1. phrasal verb raise (to increase (a price))
  1. phrasal verb show anger (about something)
  1. phrasal verb function improperly

ارجاع به لغت kick up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «kick up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/kick-up

لغات نزدیک kick up

پیشنهاد بهبود معانی