امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Laxation

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
سستی، رخوت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد laxation

  1. noun The act of making something less tight
    Synonyms: loosening
    Antonyms: tightening
  2. noun The elimination of fecal waste through the anus
    Synonyms: defecation, shitting

ارجاع به لغت laxation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «laxation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/laxation

لغات نزدیک laxation

پیشنهاد بهبود معانی