در کار دیگران دخالت نکردن، به کار مردم کاری نداشتن (سرت تو کار خودت باشه) (عیسی به دین خود، موسی به دین خود)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He always reminds us to live and let live.
او همیشه به ما یادآوری میکند که زندگی خودمان را بکنیم و نحوهی زندگی دیگران را بپذیریم.
When it comes to differing opinions, I prefer to live and let live rather than argue.
وقتی پای نظرات متفاوت در میان باشد، بهجای بحث کردن ترجیح میدهم که در کار دیگران دخالت نکنم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «live and let live» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/live-and-let-live