آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Loosely

ˈluːsli ˈluːsli

معنی loosely | جمله با loosely

adverb

شل، سست، به‌طور غیرمحکم، به‌طور رها

The rope was tied loosely around the pole.

طناب به‌طور شل دور میله بسته شده بود.

The lid was placed loosely on the jar and could fall off easily.

درپوش به‌طور سست روی شیشه گذاشته شده بود و به‌راحتی می‌توانست بیفتد.

adverb

به‌طور تقریبی، کمابیش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The book is loosely connected to historical facts.

این کتاب کمابیش به واقعیت‌های تاریخی مربوط است.

The idiom is loosely equivalent to saying “forget it” in English.

این اصطلاح به‌طور تقریبی معادل «بی‌خیال» در زبان انگلیسی است.

adverb

لش، شل، گشاد، آزاد، غیرتنگ

The dress fitted loosely around her waist.

لباس دور کمرش گشاد بود.

His belt was fastened loosely, and his pants kept slipping down.

کمربندش را شل بسته بود و شلوارش مدام پایین می‌آمد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت loosely

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «loosely» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/loosely

لغات نزدیک loosely

پیشنهاد بهبود معانی