با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Made-up

American: ˈmeɪdʌp British: ˈmeɪdʌp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    ساختگی، سرهم‌بندی‌شده
  • adjective
    اختراعی، جعلی، دروغین
    • - a made-up story
    • - داستان ساختگی
  • adjective
    بزک کرده، توالت کرده
    • - She came to the office all made-up.
    • - او بزک‌کرده( آرایش‌کرده) به اداره آمد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد made-up

  1. adjective invented mentally
    Synonyms: fabricated, false, fictional, imaginary, make-believe, mythical, prepared, specious, trumped-up, unreal, untrue
    Antonyms: original, real, true

ارجاع به لغت made-up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «made-up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/made-up

لغات نزدیک made-up

پیشنهاد بهبود معانی