فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Magnetometer

American: ˌmæɡnəˈtɑːmətər British: ˌmæɡnəˈtɑːmətə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
(دستگاه سنجش نیروی مغناطیسی به‌ویژه نیروی جاذبه‌ی کرهی زمین) کشندا‌سنج، جاذبه‌سنج، مغناطیس‌سنج

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
noun
(در فرودگاهها و غیره) فلزیاب، دستگاه بازرسی مسافران
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد magnetometer

  1. noun a meter to compare strengths of magnetic fields
    Synonyms:
    gaussmeter

ارجاع به لغت magnetometer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «magnetometer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/magnetometer

لغات نزدیک magnetometer

پیشنهاد بهبود معانی