امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Make Into

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

phrasal verb B2
تبدیل کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد make into

  1. phrasal verb Cause (the first object) to become (the second object); to change or transform

ارجاع به لغت make into

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «make into» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/make-into

لغات نزدیک make into

پیشنهاد بهبود معانی