امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Martial Law

    ˈmɑːrʃəlˈlɑː ˈmɑːʃəllɔː
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    جامعه‌شناسی حکومت‌نظامی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - Under martial law, civil liberties were severely restricted.
    - براساس حکومت‌نظامی، آزادی‌های مدنی به‌شدت محدود شده بود.
    - Citizens were uncertain about their rights under martial law.
    - شهروندان در مورد حقوق خود تحت حکومت‌نظامی بلاتکلیف بودند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد martial law

    1. noun law imposed by the military
      Synonyms:
      military government army rule stratocracy iron rule suspension of civil rights rule of the sword imperium in imperio

    ارجاع به لغت martial law

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «martial law» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/martial-law

    لغات نزدیک martial law

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دوفتیله ای دوقطعه ساز دولتمرد با نفوذ دون روال دون شمردن کسی دون پندارانه دونویسه دوکپهای دوگنجایشی دو آسه ای دچار اعتصاب دچار جنون آتش افروزی دچار روان تکان کردن دچار ضلالت شدن دچار غفلت دچارصفرا دچار تورم دچار دلهره دچار روان شیدایی دژ روان کردن روحیه