فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Masturbation

ˌmæstərˈbeɪʃn̩ ˌmæstəˈbeɪʃn̩

شکل جمع:

masturbations

معنی

noun

استمنا ، جلق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد masturbation

  1. noun manual stimulation of the genital organs (of yourself or another) for sexual pleasure
    Synonyms:
    self-abuse onanism self-pollution autoeroticism malthusianism

ارجاع به لغت masturbation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «masturbation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/masturbation

لغات نزدیک masturbation

پیشنهاد بهبود معانی