Matchstick

ˈmætʃˌstɪk ˈmætʃˌstɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun
چوب کبریت، مقوای کبریت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- He lighted a matchstick.
- او کبریتی آتش زد.
noun
مانند چوب کبریت (باریک و کوچک)
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت matchstick

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «matchstick» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/matchstick

لغات نزدیک matchstick

پیشنهاد بهبود معانی