Matchmaking

ˈmætʃˌmekɪŋ ˈmætʃmeɪkəɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
کبریت‌سازی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
noun
دلالی ازدواج
noun
ترتیب دادن مسابقات (به‌ویژه بوکس و کشتیگیری)
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت matchmaking

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «matchmaking» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/matchmaking

لغات نزدیک matchmaking

پیشنهاد بهبود معانی