با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Mc

    ˌem ˈsiː ˌem ˈsiː ˌem ˈsiː ˌem ˈsiː
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    abbreviation
    (millicycle(s

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    abbreviation
    (انجیل) مکابیان
    abbreviation
    (megacycle(s
    abbreviation
    Master of Ceremonies
    abbreviation
    Medical Corps
    symbol uncountable
    شیمی عنصر شیمیایی (Mc) مسکوویم، عنصر مسکوویم (نماد شیمیایی عنصر Moscovium)
    لیست لغات شیمی در انگلیسی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد mc

    1. noun One million periods per second
      Synonyms: megahertz, mhz, megacycle per second, megacycle

    ارجاع به لغت mc

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «mc» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mc

    لغات نزدیک mc

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی