فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Mitre

ˈmaɪt̬ər ˈmaɪtə

معنی

noun verb - transitive

( miter ) تاج، تاج اسقف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mitre

  1. noun the surface of a beveled end of a piece where a miter joint is made
    Synonyms:
    miter miter-joint mitre-joint
  1. noun a liturgical headdress worn by bishops on formal occasions
    Synonyms:
    miter

ارجاع به لغت mitre

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mitre» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mitre

لغات نزدیک mitre

پیشنهاد بهبود معانی