به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Monovalent

American: ˌmɑːnəˈveɪlənt British: ˌmɑːnəˈveɪlənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • adjective
    شیمی یک ارزشی، یک والانسی، یک ظرفیتی
  • adjective
    وابسته به پادتن یا پادگن که فقط با یک پادتن یا پادگن بخصوص ترکیب می‌شود
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد monovalent

  1. adjective Having a valence of one
    Synonyms: univalent
    Antonyms: polyvalent

ارجاع به لغت monovalent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «monovalent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/monovalent

لغات نزدیک monovalent

پیشنهاد بهبود معانی