به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Monroe

mənˈroʊ mənˈrəʊ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • جیمز مونرو (پنجمین رئیس‌جمهور آمریکا)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد monroe

  1. noun United States film actress noted for sex appeal (1926-1962)
    Synonyms: marilyn-monroe, Norma Jean Baker
  2. noun 5th President of the United States; author of the Monroe Doctrine (1758-1831)
    Synonyms: james monroe, President Monroe

ارجاع به لغت monroe

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «monroe» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/monroe

لغات نزدیک monroe

پیشنهاد بهبود معانی